اعتماد به نفس چیست و چگونه افزایش می یابد؟ اعتماد به نفس ، عبارت است از احساس اطمینان نسبت به خود. به عبارت دیگر ، اعتماد به نفس یک فرد به نحوه ی احساس اودرباره ی (( من )) خویش بستگی دارد .شما در مورد خودتان چگونه فکر می کنید ؟ آیا نظر مساعدی نسبت به خودتان دارید و به خودتان احترام می گذاریم ؟ اگرپاسخ شما به سوالات اخیر مثبت باشد ، در این صورت می توان گفت که شما از یک من قوی و ایده آل ، برخوردار هستید ، اما اگرشما نظر مساعدی نسبت به خودتان نداشته باشید و برای خودتان احترام قایل نشوید ، می تون گفت که شما دارای من ضعیفی هستید .مع الو صف ، باید گفت که نظر فرد نسبت به خودش در موقعیتهای مختلف زندگی یکسان نیست و ممکن است که او دریک موقعیت خودش را خوب و قوی بپندارد ، ولی در موقعیت دیگری خود پنداری ضعیفی داشته باشد . اما ، چیزی که تاسف آور است ، این است که اغلب ما ، معمولا” بیشتر به جنبه های ضعیف خودمان اهمیت می دهیم و تمام توجه امان را بر روی نکته ضعفهایمان متمرکز می کنیم نه بر وی امتیاز اتمان . پس ، چاره کار چیست ؟ نخستین قدم شما برای تقویت و بالا بردن اعتماد به نفستان ،درک و فهم این حقیقت باید باشد که اعتماد به نفس ، در واقع همان نظر و عقیده ای است که شما راجع به خودتان دارید. آگاهی از این امر منجر به این خواهد شد که در تقویت اعتماد به نفستان در مسیر صحیحی گام بردارید . در مرحله’ بعدی ، باید از خودتان بپرسید که چرا در برخی از جنبه های زندگی دارای اعتماد به نفس کافی نیستند ؟ یک دلیل آن ، شاید مورد مقایسه قرار دادن خودتان با افراد دیگر باشد . به این ترتیب ، اگر در این مقایسه شما خودتان را کمتر از دیگران بدانید، مسلما” خود پنداریتان رو به نقصان خواهد نهاد. به طور کلی ، هنگامی که شما خودتان را با فرد دیگری مقایسه می کنید ، این فرد ، چه یک هنرمند باشد ، و چه یک ورزشکار ، یک وکیل ، یک پزشک ، یک تاجر ، و یک دانشجو ، اگر آن فرد را در برخی خصوصیتها بهتر از خودتان بدانید ، خود پنداری شما تضعیف خواهد گشت . اما ، جهت مقابله با این وضعیت و جهت این که خود پنداری صحیح و مناسبی از خود داشته باشید ، بهترین شیوه نگریستن به سایر افراد، داشتن یک نگرش کلی است – نگرشی که در آن ، همه’ انسان ها با هم برابر در نظر گرفته می شوند . به عبارت بهتر ، به هنگام مقایسه خود با دیگران باید به این نکته توجه داشته باشید که هر انسانی دارای منابع مختلفی است . هیچ کس یک مرد یا یک زن نیست . بلکه پیش از هر چیز دیگری همه یک انسان هستید . شما با یک اسب برابر نیستید ، زیرا یک اسب بسیار قوی تر از شماست .، اما شما در مورد قدرت خودتان نسبت به آن اسب ، هیچ نقصی در خودتان احساس نمی کنید . سرعت یک سگ بسیار سریعتر و هیکل یک فیل ، بسیار تنومندتر از شماست اما شما در این گونه موارد نیز هیچگونه کمبودی در خودتان احساس نخواهید کرد ، زیرا این حیوانات خارج از دایره ی تعمیم شما به عنوان یک انسان ، قرار دارد . برخی از ما ، افراد دیگر را دارای خصلتهایی می بینیم که خود فاقد آن ها هستیم و لذا در خودمان احساس کمبود می کنیم . این احساس کمبود و عدم کفایت – حتی اگر در مورد یک جنبه’ جزئی و کوچک باشد – سریعا” در سرتاسر وجود و در کلیت خود پنداری ما ، گسترش می یابد . ولی اگر ما همه ی مردم را به چشم یک انسان بنگیرم ، در آن صورت ، دیگر همه کس با هم برابر خواهند بود . بلند و کوتاه ، ثروتمند و فقیر ، دانا و نادان ، چاق و لاغر و . . . همگی بی معنا هستند . ما به عنوان یک انسان همگی یکی هستیم و تفاوت و رقابتی بین ما وجود ندارد . بنابراین ، از آن جا که رقابت بین انسانها بی معناست ، ما نه می توانیم موقعیت خودمان را به عنوان یک انسان بالاتر ببریم و نه می توانیم آن را پایینتر آوریم . ما همیشه یک انسان بوده ایم ، هستیم و خواهیم بود و این یک واقعیت انکار ناپذیر است . اگر ما دیگران را به عنوان یک انسان بنگریم ، متوجه خواهیم شد که هر انسانی در روی زمین ، توانایی انجام کارهایی را دارد که ما نداریم . از طرف دیگر ، ما هم می توانیم کارهایی انجام دهیم که دیگران نمی توانند ، اما این امتیازات ، ما را از دیگران کوچکتر یا بزرگتر نمی سازد ، بلکه فقط باعث تفاوتهایی بین ما و دیگران در برخی از زمینه های خاص زندگی می گردد . بنابراین ، اگر کسی خصلتی داشته باشد که ما نداشته باشیم ، و این مسئله ممکن است از نظر آن کس نوعی برتری به حساب آید ، ولی از نظر ما ، آن خصلت ، تنها تفاوت ساده ای بین ما و او خواهد بود . بر دو درخت نظری اندازید . یکی از این درختان ، ماموت تنومندی با عمری بیش از هزار سال است ، آن دیگری ، درخت کاج کوچکی است که در بیشه زارها روئیده است . آیا از نظر شما ، درخت ماموت تنومند از درخت کوچک کاج برتر است ؟ مسلما” این طور نیست . از نظر شما ، آنها هردو فقط یک درخت هستند ، یکی کوچک و یکی بزرگ . به این ترتیب ، زمانی هم که بر دو نفر انسان می نگرید ، چه یکی از آنها استعداد بیشتری نسبت به دیگران داشته باشد ، چه نه ، آنچه که شما خواید دید فقط دو نفر آدم خواهد بود ، نه بیشتر و نه کمتر . اگر شما موفق شوید که عملا” مردم دیگر را در شکل واقعی خودشان ، بدون اصرار در برتر دانستن یکی بر دیگری و رقابت بین آنها ، ببینید ، در آن صورت می توان گفت که شما به درجه’ بالایی از اعتماد به نفس دست یافته اید و خودتان را آنچه که هستید – یعنی به یک انسان- می بینید . هرکس دارای امتیازی نسبت به دیگران است ، شما دارای چه توانائی هستید که دیگران ندارند ؟ مسلما” شما می توانید کارهایی انجا دهید که افراد دور و برتان قادر انجام آن کارها نیستند . آیا داشتن این توانائیها ، شما را برتر از دیگران می سازد ؟ یا این که فقط به این معناست که شما می توانید کاری را بهتر از برخی از افراد دیگر ، انجام دهید ؟ اگر در زندگی شما ، شخصی وجود داشته باشد که که شما با نگاهی از پایین به بالا ، او را برتر از خودتان می پرداند در این صورت لازم است که برروی اعتماد به نفستان اندکی کار کنید . از طرف دیگر،اگر در زندگی شما کس دیگری وجود داشته باشد که شما با نگاهی از بالا به پایین ، او را کمتر از خودتان می پندارید ، باز هم لازم است به تقویت اعتماد به نفستان مشغول شوید . اما اگر شما همه’ انسانها را – چه آنهایی را که قبلا” برترین برترینها و چه آنهایی را که کم ترین کمترینها هستید – با خودتان برابر بدانید ، در این صورت می توان گفت که سطح اعتماد به نفس شما خوب و طبیعی است . شما ، در صورتی از اعتماد به نفس بالایی برخوردار خواهید شد که در رقابت دائم با تنها چیزی که احساس رقابت را در شما تحریک می کند – یعنی خودتان – قرار داشته باشید . در این صورت ، زندگی از نظر شما چیزی همانند یک بازی جلوه گر خواهد شد – یعنی ، موقعیتهای دشوار زندگی را در حکم قوانین یک بازی در نظر خواهید گرفت. (ماجرای مارتین نمونه ی خوبی از قضیه ی ((رقابت با خود)) است . مارتین که در یک مغازه ی موکت بری مشغول به کار بود . مشکل او این بود که دائما” سعی کرد در کار خودش سریعتر و بهتر از دیگران باشد ، اما هرگز موفق به این کار نشده بود . بعد از مدتی ، مارتین تصمیم گرفت که فقط با خودش به رقابت بپردازد .، به همین منظور ، او برای اولین بار در طول زندگی اش یک زما سنج و دفترچه یاد داشتی را با خودش به یک مجتمع ساختمانی برد که قرار بود اتاقهای آپارتمانهای آنجا را موکت کند . با شروع کار ، مارتین با استفاده از زمان سنج ، مدت زمانی را که صرف موکت کردن اتاقها می کرد ، اندازه گرفت و در دفترچه یادداشت کرد . در روز اول ، موکت کردن اتاق خواب یکساعت ، هال دو ساعت اتاق پذیرایی یک ساعت و ده دقیقه ، و راه پله ها دو ساعت ساعت ونیم ، طول کشید . روز بعد که مارتین برای موکت کردن کردن خانه ی دیگری از خانه های همان مجتمع مراجعه کرد ، بیش از هر زمان دیگری برای شروع کارش اشتیاق داشت . به همین دلیل ، او دفترچه و زمان سنج را از جیبش بیرون آورد و خیلی زود ، آماده ی کار شد . هدف او این بود که کارش را خیلی سریعتر از روز قبل انجام دهد . پس از شروع به کار ، بدون آن که مارتین متوجه باشد ، زمان به سرعت سپری شد و او موفق شد که در مجموع ، نیم ساعت زودتر از دفعه قبل کارش را به پایان ببرد . بعد از آن روز ، مارتین برای دست یابی به رکوردی بهتر ، هر روز بر سرعت کارش افزود و با این رویه ای که در پیش گرفت طولی نکشید که او در مغازه ای که مشغول به کار بود ، به سریعترین موکت بر تبدیل شد . در مرحله ی بعد ، مارتین کیفیت کارش را تا آن جا که ممکن بود بالا برد ، به صورتی که در کار او و فاصله و خط بین موکتها از نگاه بیننده اصلا” به نظر نمی آمد و موکتها تمام حاشیه ی دیوارها را کاملا” می پوشاندند و زیبایی کار را بیشتر می کردند . بعد از این مرحله ، مارتین که دیگر معروفترین موکت بر منطقه شده بود ، لازم دید که به عنوان یک هدف مهم ، مغازه مستقلی برای خودش باز کند ، بنابراین ، شروع به پس انداز کردن درآمدهایش کرد . مارتین مصمم بود که به بازی رقابت با خودش ادامه دهد ، لذا ، هر زمانی که پولی گیرش می آمد ، با خودش عهد می کرد که هفته ی بعد ، دو برابر آن را کسب کند . این گونه بود که مارتین در عرض دو سال توانست بزرگترین مغازه’ موکت بری شهرشان را بخرد و لازم به گفتن نیست که همراه با موفقیت او در کارش ، اعتماد به نفس او نیز دو چندان شد . و این نبود مگر در نتیجه رقا بت با خود . هر زمان که کسی هدفی برای خودش تعیین می کند ، با دست یافتن به آن هدف ،خود پنداری او تقویت می شود، این امر چه در مورد اهداف بلند مدت ، چه میان مدت و چه کوتاه مدت ، صادق است . اهدافی که توام با (( رقابت با خود )) هستند ، بسیار سهل الوصولند ، چرا که به هنگام رقابت با خود ، تمام کوشش ما صرف این می شود که کاری را بهتر یا سریعتر از دفعات قبل انجام دهیم ، به این ترتیب ، رسیدن به هدفی و تکمیل کاری ، باعث احساس رضایت و تقویت (( من )) ما می شود . شما هم می توانید همانند مارتین ، تمام کارهایتان را با استفاده از یک زمان سنج با سرعت بیشتری نسبت به دفعات قبل به انجام برسانید . همچنین ، می توانید معیارهایی از قبیل افزایش میزان سطح ریلاکس بدنتان ، افزایش تعداد کارهای خیر خواهانه ای که هر هفته انجام می دهید ، و افزایش تعداد اهدافی که در یک زمان معینی به آنها دست می یابید را به عنوان انگیزه هایی برای (( رقابت با خودتان )) در نظر بگیرید . آنچه که لازم است در انجام کاری آنگونه باشید ، این است که تمام سعی و تلاش خود را به کار ببرید . اگر چه ممکن است شما با تلاشی که می کنید روزی به یک برسید و روز دیگری به ده ، نباید نگران نباشید ، زیرا اصولا” ساخت انسان چنین است که تحت تاثیر نوسانات ریتمهای گوناگونی قرار دارد ( اصل ریتم ) . بنابراین ، زمانی که شما با وجود تمام تلاشی که می کنید ، نمی توانید به نتایج مطلوبی دست یابید ، نباید احساس گناه بکنید ، زیرا شما هر چه در توان داشته اید ، به کار برده اید. گذشته از آن ، شما همیشه تحت تاثیر نیروهایی قرار دارید که کنترل این نیروها از اختیار شما خارج است (که ما در اصطلاح کلی این نیروها را خواست خدا ، قضا و قدر ، قسمت و … می نامیم ). در واقع ، شما فقط توان کنترل بازخوردها ، نگرشها ، عواطف و احساسات خودتان را دارید ، نه بیشتر. هیچ چیز در دنیا به اندازه ی احساس برنده بودن نمی تواند اعتماد به نفس انسانها را تقویت کند . اگر شما در موقعیتی برنده باشید، اعتماد به نفستان تقویت خواهد شد. اگر شما در انجام کاری بهتر از دفعات قبل عمل کنید ، در این صورت احساس برنده بودن خواهید کرد. بنابر آنچه گفته شد ، اولین قدم شما برای تقویت اعتماد به نفستان ، عبارت خواهد بود از انتخاب زمینه ای در زندگی که در آن خوب عمل می کنید اما قصد دارید بهتر عمل کنید. اکنون ، جهت رقابت با خودتان برای پیشبرد فعالیت مورد نظر ، این پیشرفت را برای خودتان یک هدف قرار دهید.قبل از همه ، مشخص سازید که وضعیت کنکونی شما نسبت به آن فعالیت چگونه است و چگونه می توانید این وضعیت را بهتر کنید . آیا می خواهید کمیت را افزایش دهید؟ آیا می خواهید سرعت را بالا ببرید؟ آیا به فکر پیشرفت در کیفیت زندگی و کارتان هستید؟؟؟ سرانجام ، برای رسیدن به اهدافتان ، برنامه های عملی تدارک ببینید. به این منظور ، همیشه تصویر رسیدن به اهدافتان را در ذهنتان داشته باشید و با تمسک به این تصویر ، تا زمان رسیدن به آن اهداف ، در این مسیر گام بردارید . به این ترتیب ، شما با پرداختن به رقابت با خودتان ، پس از کسب موفقیت در این رقابت ، قادر خواهید شد موفق شدن و برنده بودن را برای خودتان ، تبدیل به عادت کنید که نتیجه ی آن چیزی نخواهد بود ، مگر افزایش اعتماد به نفس در شما. منبع: تبیان نكته هایی درباره ی اعتماد به نفس 1- همه چیز از شما شروع می شود. ارزش و احترام خود را بدانید و به وجود خود افتخار كنید. 2- هر فردی جدا از ظاهر و موجودیت واقعی اش ، از توانایی های بالقوه و استعدادهای نهانی فراوانی برخوردار است كه با برخورداری از اعتماد به نفس می تواند آنها را بارور و شكوفا سازد . 3- شما می توانید به انسانی كامل و واقعی تبدیل شوید ، فقط باید به خود كمك كنید تا استعدادهای نهانی خود را از قوه به فعل در آورید. 4- سعی نكنید پیوستگی شما به دیگران موجب تقلید كوركورانه شما از آنها بشود و استقلال و اعتماد به نفس خود را از دست بدهید . 5-انسان همان است كه خود باور می كند . 6- بزرگ ترین و حیاتی ترین ویژگی یك انسان ، اعتماد به نفس است . 7- از این نكته آگاه باشید كه برخورداری از اعتماد به نفس، تمامی نقص های جسمانی را جبران می كند. 8- سعادت و آسایشِ هر كس در اختیار خود اوست. از قبول مسئولیت نهراسید، پذیرش مسئولیت نشانه شخصیت شماست. 9- اظهارنظركردن و سخن گفتن درجمع مانند ویتامینی است كه در ساختمان اعتماد به نفس شما نقش حیاتی ایفا می كند. 10- بهترین دستور زندگی این است كه انسان اعتماد به نفس داشته باشد و در پرتو سعی و جدیت به مقام و منزلتی برسد. 11- تمام وعده و وعیدهای دنیا فریبی بیش نیست و بهترین دستور زندگانی این است كه اعتماد به نفس داشته باشی و در پرتو سعی و مجاهدت خود به مقامی برسی. 12- كسی كه به خود اطمینان دارد به تعریف كسی احتیاج ندارد. 13- هیچ چیز بیش از نیروی درونی و بیش از اعتماد به نفس ، شخص را قوی و نیرومند نگه نمی دارد. وقتی كه این قوت باطنی متزلزل شود، یك باره قوای بدنی شخص فرو می ریزد و او را از پای در می آورد. 14- اعتماد به نفس شرط موفقیت است. با اعتماد به نفس به جنگ مشكلات بروید 1. تسلط بر نفس از فرمانروایی بر نفوس مشكل تر است. 2. اگر برای تغییر زندگی خود مصمم هستید، برای تغییر محیط خود نیز مصمم شوید. 3. اجازه ندهید كه دیگران با اعمالشان اعتماد به نفس را از شما بگیرند. 4. راز پیروزی انسان داشتن اعتماد به نفس است. 5. شكست همان شكست خوردن نیست، شكست كاری صورت ندادن است. 6. اگر شما جزو افرادی هستید كه از برخورد نگاه می هراسید به این معناست كه یا ریگی به كفش دارید یا اعتماد به نفستان متزلزل شده است. 7.اگر با اطمینان زندگی كنید ، اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزید. 8. با اعتماد به نفس انتظار وقوع چیزی را داشته باشید تا در جهان پیرامونتان امكان وقوع پیدا كند. 9. ذهن ناخودآگاه شما با توجه به این كه چگونه آن را برنامه ریزی كنید می تواند شما را به پیش ببرد و یا از پیشرفت باز دارد. 10. معیار ایمان به خود، توانایی استقامت در برابرسختی ها، شكست ها و ناامیدی هاست. 11. پیش فرض های نادرست ریشه شكست ها هستند . شهامت محك زدن پیش فرض های خود را داشته باشید. 12. هرگز خودتان را دست كم نگیرید. وقتی كس دیگری ازعهده كاری برآمده باشد، به احتمال زیاد شما هم می توانید از عهده آن برآیید. 13. نام شما زیباترین صوت در زندگی شماست . آن را با غرور بر زبان آورید. 14. رمز اعتماد به نفس و شناخت صحیح ، عملكرد عالی است. 15. برای كسب اعتماد به نفس و احترام به خود، توانایی شما در به دست آوردن استقلال مالی ضروری است. به خود تلقین كنید كه اعتماد به نفس دارید 1. هنگامی احساس می كنید زندگی تان معنی دارد كه بدانید در دنیا نقش مؤثری ایفا می كنید. 2. رابطه پشتكار با شخصیت انسان مثل رابطه كربن با فولاد است. 3. زندگی زنجیره ای از مشكلات است. پرسش اصلی این است كه شما چگونه با مشكلات برخورد می كنید؟ 4. شما می توانید هر قابلیتی را كه برای رسیدن به هدف های مورد نظرتان به آن نیاز دارید به دست آورید. 5. استعداد و توانایی شما بیش از آن است كه بتوانید در طول عمر خود تمام آن را به كار بگیرید. 6. خواسته های شما تنها محدود كننده توانایی های شماست. 7. نیروهایی در دورن شماست كه اگر قادر به كشف ، و استفاده از آن باشید می تواند شما را به جایی برساند كه همیشه آرزویش را داشته اید. 8. اگر شدیداً خواهان چیزی باشید، اعتماد به نفس و توانایی غلبه بر موانع موجود را پیدا خواهید كرد. 9. برای این كه انسان مفیدی باقی بمانید و اعتماد به نفس خود را از دست ندهید ، هرگزهدف های خود را از نظر دور ندارید. 10. اگر می توانید چیزی را تصور كنید ، قادر به انجام آن نیز هستید. محدودیت ها فقط در درون شما وجود دارند. 11. عادت انسان های موفق این است كه در همه كارهایشان قاطعیت دارند. 12. هیچ عیبی ندارد كه انسان اشتباه كند. درس گرفتن از اشتباهات است كه ما را می سازد. 13. قانون علت و معلول قانون بی چون و چرایی است كه سرنوشت بشر را تعیین می كند. 14. تاریخ بشر حكایت انسان های معمولی است كه بر ترس خود چیره شده و كارهای فوق العاده ای انجام داده اند. 15. مرتباً برای خود استانداردهای بالاتری تعیین كنید و مطمئن باشید كه می توانید به آنها دست پیدا كنید با اعتماد به نفس می توانید بر سرنوشت خود حاكم شوید 1. كسب آمادگی برای دور شدن از شرایط نامساعد به منظور پیشگیری از شكست ها باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود. 2. اگر مایل نیستید در كار فعلی تان بهترین باشید، احتمالاً این كار مناسب شما نیست. 3. اعتماد به نفس بالا ناشی از این احساس است كه بر سرنوشت خود حاكم هستید. 4. یاد بگیرید كه برای رسیدن به علائق حقیقی خود تلاش كنید. این كار باعث می شود كه احساس بسیار خوبی داشته باشید. 5. حوزه ای را كه از كار كردن در آن لذت می برید مشخص كنید و سپس تمام وقت و توانی را كه در اختیار دارید صرف آن كنید. 6. لازمه اعتماد به نفس این است كه شهامتش را داشته باشید كه به روش خودتان زندگی كنید. 7. آماده باشید كه خود را هر سال از نو بسازید. مجسم كنید كه می توانید بدون هیچ زحمت و محدودیتی بارها از نو شروع كنید. 8. نقاط ضعف هر كسی بسیار بیشتر از نقاط قوت اوست . همیشه روی نقاط قوت خود تمركز كنید. 9. توجه خود را روی مهمترین چیز متمركز كنید و تا انجام كامل آن دست از كار نكشید. 10. افكارتان را روی كاغذ بیاورید . كارها را اولویت بندی كنید و همیشه از مهم ترین آنها شروع كنید. 11. اعتماد به نفس هنگامی به دست می آید كه شما با حداكثر توانایی و كارایی تان كار كنید. 12. هر چه كارهای مهم بیشتری را به پایان برسانید بیشتر احساس می كنید كه فرد قدرتمند و مثبتی هستید. 13. به هنگام آشفتگی و تحولات سریع، مرتباً خود را با در نظر گرفتن شرایط جدید ارزیابی كنید. 14. مدام برای خود هدف های جدید و استانداردهای بالاتری در نظر بگیرید و هرگز قانع نباشید. 15. شما می توانید هر كاری را به انجام برسانید به شرط آن كه شدیداً مایل به انجام آن باشید و آماده باشید كه به مدت لازم و به اندازه كافی روی آن كار كنید. اگر بخواهید می توانید اعتماد به نفس داشته باشید 1. انسان های دارای اعتماد به نفس تمایل به ریسك كردن دارند و كسانی كه ریسك می كنند اعتماد به نفس را در خود تقویت می كنند. 2. تمركز كامل در راستای تحقق رؤیاهایتان شور و شوق شما را افزایش می دهد و اعتماد به نفستان را بالا می برد. 3. نگویید كه ای كاش زندگی بهتر از این بود. بخواهید كه خودتان بهتر از این باشید. 4. اعتماد به نفس شما با این مطلب كه تا چه حد احساس می كنید در تحول دنیای پیرامون خود مؤثرید رابطه مستقیم دارد. 5. هر وقت به كسی لطفی می كنید اعتماد به نفس و عزت نفس شما به همان اندازه افزایش می یابد. 6. حركاتتان باید نشان دهنده اعتماد به نفستان باشد. راست بایستید، سرتان را بالا نگه دارید و سرحال و شاد راه بروید. خواهید دید كه احساس وعملكرد بهتری خواهید داشت. 7. كاری كنید كه دیگران احساس كنند انسان های ارزشمندی هستند. هر چه بیشتر در دیگران احساس ارزشمند بودن ایجاد كنید خودتان هم بیشتر این احساس را پیدا می كنید. 8. با دیگران با ملاحظه ، ادب و متانت رفتار كنید تا ببینید كه اعتماد به نفستان چطور بالا می رود. 9. هر عمل یا حرفی از جانب شما كه باعث بالا رفتن اعتماد به نفس در دیگران می شود ، اعتماد به نفس خودتان را نیز بالا می برد. 10. افرادی كه در اطراف خود جمع می كنید بیش از هر عامل دیگری اعتماد به نفس شما را تعیین می كنند. 11. احساس تعهد كامل در روابطتان با دیگران اعتماد به نفس و عزت نفس را در شما به وجود می آورد. 12. پذیرش تمام عیار خود به عنوان یك انسان ارزشمند از عوامل حقیقی ایجاد اعتماد به نفس است. 13. توانایی شما در ترغیب و تأثیر گذاری بر دیگران ، تعیین كننده كیفیت زندگی و میزان اعتماد به نفس شماست. 14. هر چه بیشتر بتوانید بر دیگران تأثیر بگذارید آرامش و اعتماد به نفس بیشتری خواهید یافت. 15. یادگیری صحبت كردن در جمع ، اعتماد به نفس شما را به میزان بسیار زیادی افزایش می دهد گونه اعتماد به نفس بالایی داشته باشیم ؟ 1. تفكر مثبت داشته باشید. هر چه خوشبین تر باشید اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت. 2. در زندگی هر چه اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید بیشتر افراد و موقعیت هایی را كه می توانند به شما كمك كنند تا به هدفهایتان برسید به سوی خود جذب خواهید كرد. 3. برای ایجاد اعتماد به نفسِ بیشتر، مدام با خودتان تكرار كنید: " خوشبختم ، سالمم و حال خوشی دارم." 4. تمركز كامل برروی هدف اصلی ، در شما احساس قدرت ، اراده و استقلال ایجاد می كند. 5. تكلیفتان را با خودتان روشن كنید. این كه دقیقاً بدانید چه می خواهید اعتماد به نفس شما را بی اندازه افزایش می دهد. 6. تردیدها را كنار بگذارید. خود را كاملاً متعهد سازید كه زندگی ای را آغاز كنید كه برای آن ساخته شده اید. 7. این كه اعتقاداتتان چقدر عمیق است و تا چه حد به تعهدات خود پایبند هستید قدرت شخصیت شما را نشان می دهد. 8. احساس اعتماد به نفس و داشتن اقتدار فردی ناشی از رویارویی با مشكلات و غلبه بر آنهاست. 9. زیر بنای اعتماد به نفس در هر زمینه ای تهیه مقدمات و آمادگی است. 10. در هر زمینه ای هر چه بیشتر یاد بگیرید و دانش خود را بالا ببرید اعتماد به نفستان نیز بیشتر می شود. 11. تمرین و تكرار زیاد در هر زمینه ای برگ برنده را به دست شما می دهد. 12. شما می توانید به گونه ای باشید، چیزهایی داشته باشید و از عهده كارهایی برآیید كه هرگز خواب آن را هم ندیده اید. این توانایی درست در همین لحظه در درون شما وجود دارد. 13. ویژگی مشترك و منحصر به فرد زنان و مردانی كه كارهای بزرگ انجام می دهند داشتن این احساس است كه انجام كاری بزرگ جزئی از سرنوشتشان است. 14. برتری حاصل از تسلط كامل در كار، زیربنای اعتماد به نفس و عزت نفس پایدار است. 15. آنچه توانایی های بالقوه شما را در جهان خارج محدود می كند دو چیز است: باورهای شما و این كه تا چه حد به توانایی خود در انجام كارها اطمینان دارید
صفحه قبل 1 صفحه بعد